به گزارش فارس، پايگاه تحليلي «گلوبال ريسرچ» در مقالهاي به قلم «دني اسکچر» در خصوص «اکتبر سورپرايز» نوشت: اکتبر سورپزايز از آن اصطلاحاتي است که در محافل سياسي باعث ايجاد تفکر و تعمق ميشود. در واقع اکتبر سورپرايز به کارهاي نهاني و اصطلاحاً يواشکي نامزدها يک ماه قبل از شروع انتخابات اطلاق ميشود تا به برد آنان کمک بيشتري کند.
حتي با توجه به پيشرو بودن باراک اوباما در نظر سنجيها، عوامل زيادي توان تأثير در اين مسابقه سياسي دارند که از مهمترين آنها ميتوان به مداخله بيشتر اسرائيل براي پيروزي کانديداي متبوع خود در انتخابات آتي ايالات متحده اشاره کرد. بنا بر خبر منعکس شده در «کنسرسيوم نيوز – Consortium News» اين جريان سياسي در حال اتفاق افتادن پيش از انتخابات پيش رو در آمريکا است.
* آيا در اين زمانه حساس اسرائيل به ايران حمله ميکند؟
«رابرت پري» کارمند اسبق «آسوشيتد پرس» ميگويد: «سؤالي که در مورد سياست خارجي انتخابات رياست جمهوري ايالات متحده ميتوان مطرح کرد، اين است که آيا اسرائيل ممکن است از اين زمانه حساس براي حمله به تأسيسات هستهاي ايران استفاده کند و پرزيدنت اوباما را با خود براي حمله به ايران همسو کند يا باعث شکست او در نظرسنجيها شود؟ شبيه اين وضعيت را کارتر در سال 1980 تجربه کرده بود».
رابرت پري ادامه ميدهد: «هنوز قطعيت اين مسئله روشن نيست که آيا بنيامين نتانياهو نخست وزير دولت اسرائيلي حزب ليکود پيش از انتخابات آمريکا براي تخريب موضع رئيس جمهور فعلي دموکرات ايالات متحده به ايران حمله ميکند يا آنها را مجبور ميکند که از اسرائيل حمايت کنند. پيش از اين مسبوق به سابقه بوده که 32 سال پيش در دولتي که آن هم بخش اعظمش را افراد حزب ليکود تشکيل ميدادند، نامزد دمکراتها به صورت محرمانه، نامزد جمهوري خواهان را در يک بحراني که باز هم ايران در آن درگير بود، کمک ميکرد».
بعضي از حاميان اوباما تصور ميکنند که اين سناريو ممکن است براي آقاي رئيس جمهور مفيد باشد، اگرچه ممکن است او شخصاً از نخست وزير اسرائيلي متنفر شود. البته اين قضيه صحت دارد که ايالات متحده در خطر قرار ميگيرد اما نهايتاً از او حمايت خواهد شد.
در حال حاضر ناوگان دريايي به سمت تنگه هرمز در حال حرکت است و ممکن است ايران به خاطر اين مسئله تدارک برگزاري مانور در آبهاي خليج فارس دهد.
* ايران براي تلافي حمله به تأسيسات هسته ايش، تنگه هرمز را خواهد بست
روزنامه انگليسي «تلگراف» ميگويد: در اقدامي بيسابقه کشتيهاي جنگي، ناوهاي هواپيمابر، کشتيهاي مين جمعکن و زيردرياييهاي 25 کشور مختلف در حال تمرکز قوا در منطقه استراتژيک تنگه هرمز هستند. اين در حالي است که ايران و اسرائيل روز به روز به درگيري نزديکتر ميشوند.
رهبران غربي تصور ميکنند که ايران تلافي هرگونه حمله به خود را از طريق بستن تنگه و يا محاصره مسير رفت کشتيهاي حامل نفت خام انجام خواهد داد. روزانه حدود 18 ميليون بشکه نفت از تنگه هرمز عبور ميکند که حدود 35 درصد کل نفتي است که از طريق دريا در جهان جابهجا ميشود.
براي جلوگيري از هرگونه اقدام تلافيجويانه و پيشگيري از اقدامات ايران، کشتيهاي جنگي از بيش از 25 کشور جهان همانند ايالات متحده، انگلستان، فرانسه، عربستان سعودي و امارات متحده عربي مانور سالانه 12 روزه خود را شروع ميکنند.
از طرف ديگر ممکن است اين مانور دريايي براي برانگيختن حس حمله به ايران طراحي شده باشد تا نيروهاي آمريکايي/ انگليسي پس از آن بتوانند با اقدامات تلافيجويانه مبارزه کنند.
گفته ميشود ايران هم خود را براي برگزاري مانوري بزرگ در جهت نمايش دادن قدرت خود در حفظ و دفاع از برنامه هسته ايش آماده ميکند.
همچنين تلگراف ادامه ميدهد که مانور دريايي اين 25 کشور زماني شروع خواهد شد که طبق زمان بندي از پيش تعيين شده، پرزيدنت اوباما و بنيامين نتانياهو در مورد موقعيت بحراني ايران تبادل نظر کنند.
* آمريکا، اسرائيل و ناتو در صدد جلوگيري ايران از دست يافتن به تسليحات اتمي
بسياري بر اين باورند که در خلال حاکميت اوباما و پيش از انتخابات رياست جمهوري، اسرائيل به تأسيسات هستهاي ايران حمله خواهد کرد. اين کار مطمئناً علامتي مبني بر شکست يکي از اهداف سياسي واشنگتن خواهد بود.
هم انگلستان و هم آمريکا اميدوارند که با اين نمايش قدرت بتوانند به ايران نشان دهند که غرب و ناتو به محمود احمدي نژاد رئيس جمهور ايران، اجازه نخواهند داد که به تسليحات اتمي دست يابد يا تنگه هرمز را ببندد.
مشکل اصلي که در اين بين براي برگزار کنندگان اين مانور وجود دارد آن است که به خاطر وجود جّو بد و شرايط متشنج در منطقه، ممکن است يک جنگ تمام عيار شروع شود. همچنين اميدوارند که قدرت نظامي غربيان بيشتر باشد.
حضور پرقدرت انگليسيها بدون پشتيباني آمريکاييها و حتي در حضور تحرکات و کشمکشهاي سياسي اسرائيل و آمريکا امکان پذير نبود.
* بحران روابط ميان اسرائيل و آمريکا رو به گسترش است
در زمان حال، شکاف ميان اسرائيل و واشنگتن ميتواند از تمام جنبهها مورد مطالعه و بررسي قرار بگيرد.
«استفان لِندمن» نويسنده «OpEd News» مينويسد: «کارهاي زيادي براي به وجود آوردن شکاف بين روابط اوباما/نتانياهو انجام شده است. در حال حاضر تشخيص واقعيت پردازي از خيال پردازي دشوار است اما اختلاف اين دو کشور کاملاً قابل لمس است. آنها سر خط قرمزهاي ايران و ضربالعجل هايش اختلاف نظر دارند. »
* بسياري بر اين باورند که نتانياهو شخص مناسبي براي تصدي امر نخست وزيري اسرائيل نيست
رئيس «نيروهاي دفاعي اسرائيل IDF» «دن هالوتز» ميگويد که اعتقادي به خط قرمزهاي موجود در سياست ندارد.
لندمن، نتانياهو را مقصر ميداند و در ادامه مينويسد: «او انساني است متکبر با رفتاري دوگانه و خطرناک و مَنِشي همچون قاتلان. او مايه شرمساري يک دولت است. تصور اينکه چرا اسرائيليها او را برگزيدند کار بسيار مشکلي است. اگر کسي بدرد نخور و دور ريختني باشد، آن شخصي نيست جز نتانياهو! »
يک تحليلگر اسرائيلي در مورد نتانياهو ميگويد: «او بايد خطوط قرمزي براي رفتار بدخواهانه خود در رابطه با اوباما ايجاد کند. بسياري از اسرائيليها و حتي ديگران از رفتار تند و خشمگينانه نتانياهو به ستوه آمدهاند. او از نزديکترين متحد خود دور شده است.» يکي از مقامات اسرائيلي که خواسته نامش فاش نشود گفته که نتانياهو باعث وارد آمدن لطمات عميقي در روابط اسرائيل با واشنگتن نهاده است.
حالا اگر تمام اين کارها نمايشي باشد به صورتي که اسرائيل بخواهد جناح راست تندرو خود و جمهوري خواهان آمريکا را آرام کند و به اوباما اجازه دهد تا در آرامش کامل قبل از رسيدن به يک استراتژي مشترک، با حاميانش به قدرت برسد، چه خواهد شد؟
* سياستها و خط مشيهاي اسرائيل و آمريکا هم سوي با هم هستند
با وجود اختلافاتي که در تاکتيک و زمانبندي وجود دارد، آمريکا و اسرائيل جهانبيني مشترکي دارند. حتي اگر نتانياهو و اوباما به هم ديگر هم بتازند، سفير اسرائيل در آمريکا باز هم با «جو بايدن» شام «روش هاشونه» ميخورند. اين دو کشور هميشه با هم متحد هستند حتي اگر رهبران سياسي آنها با هم متحد نباشند.
اسرائيل وابستگي بسيار زيادي به حمايت نظامي ايالات متحده براي جنگهاي بلند مدت با دشمنان خود دارد.
اوباما نميتواند راي دهندگان را از مسايل اسرائيل منحرف کند؛ چرا که يک مسئله کليدي است.
هر دو به هم نياز دارند. ممکن است اوباما براي برد مستقلها، نياز به يک کشمکش و درگيري داشته باشد. در حال حاضر او در ميان ليبرالها جايگاه خود را يافته است. ليبرالها مردماني هستند که از جمهوري خواهان و افراط گرايان راستي ميترسند. در واقع الان اوباما در مقايسه با مستقلها و جمهوري خواهاني که حامي سياستهاي نظامي تندرو هستند، جايگاه بهتري دارد. درست است که اوباما حرفهايي را که بايد بزند نميزند اما کارها و عملکردهاي او درست است.
ايران آن قدرها هم براي آمريکا و اسرائيل خطرناک نيست. آنها ايران را به عنوان نمونهاي از مشکلات منطقه ميبينند. ترس از ايران، نتانياهو را در قدرت نگاه خواهد داشت. خطر ايران براي اوباما هم مفيد است. بازيهاي سياسي را دست کم نگيريد!